به گزارش اکو اقتصاد، افزایش بیسابقه نرخ گاز در صنایع فولادی طی سالهای اخیر به یکی از چالشهای جدی بخش تولید کشور تبدیل شده است. بررسی روند تغییرات قیمت نشان میدهد از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۴ نرخ گاز صنعتی بیش از ۲۴ برابر افزایش یافته است؛ در حالیکه در همین بازه زمانی، نرخ فولاد تنها حدود ۶ برابر رشد داشته است. این شکاف عمیق میان هزینه انرژی و قیمت محصول نهایی، به روشنی از ناهمترازی سیاستهای انرژی با واقعیت اقتصادی تولید حکایت دارد.
بر اساس دادههای رسمی، در شهریور ماه با اعمال نرخ جدید عوارض گازرسانی، هزینه انتقال و توزیع و مالیات بر ارزش افزوده، بهای گاز صنایع فولادی به ۷۸ هزار ریال بهازای هر مترمکعب رسیده که معادل حدود ۱۰ سنت (مبادلهای) است. این رقم در مقایسه با سالهای گذشته افزایش چشمگیری را نشان میدهد و مستقیماً هزینه تمامشده تولید را بالا میبرد.
افزایش هزینه انرژی در صنایع پایهای همچون فولاد، نه تنها بر سودآوری شرکتها تأثیر منفی میگذارد، بلکه مزیت رقابتی صادراتی ایران را در بازارهای جهانی نیز با تهدید جدی روبهرو میکند. در شرایطی که بسیاری از رقبای منطقهای از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس از انرژی ارزانقیمت به عنوان یک مزیت راهبردی بهره میبرند، افزایش مداوم نرخ گاز در ایران فشار مضاعفی را بر تولیدکنندگان وارد کرده است.
کارشناسان صنعت فولاد بر این باورند که افزایش شدید قیمت انرژی، بدون لحاظ شرایط واقعی زنجیره ارزش و بازارهای صادراتی، میتواند به کاهش ظرفیت تولید، کاهش حاشیه سود و در نهایت افت سرمایهگذاری در این صنعت منجر شود. این مسئله در بلندمدت خطر از دست رفتن سهم ایران در بازار جهانی فولاد را در پی خواهد داشت؛ بازاری که رقابت در آن بهشدت به قیمت تمامشده وابسته است.
از سوی دیگر، این وضعیت پیامدهای کلان اقتصادی نیز به همراه دارد. کاهش سرمایهگذاری در صنایع پیشران به معنی افت رشد اقتصادی، کاهش اشتغال مستقیم و غیرمستقیم و کاهش درآمدهای ارزی کشور است. از این رو بسیاری از کارشناسان تأکید دارند که تداوم سیاست افزایش نرخ گاز بدون پشتوانه برنامهریزی صنعتی، میتواند آثار منفی قابل توجهی بر اقتصاد ملی برجای بگذارد.
به اعتقاد تحلیلگران، راهکار این بحران نه در تثبیت غیرواقعی قیمتها، بلکه در اتخاذ یک سیاست انرژی منسجم، پایدار و متناسب با ظرفیتهای تولیدی کشور است. چنین سیاستی باید ضمن ایجاد اطمینان برای سرمایهگذاران و تولیدکنندگان، مسیر رشد متوازن هزینهها و قیمت محصولات را هموار کند تا صنایع مادر از جمله فولاد بتوانند در شرایط رقابتی باقی بمانند.
در نهایت، شکاف روزافزون میان نرخ گاز و نرخ فولاد هشداری است برای سیاستگذاران اقتصادی کشور. تداوم این روند، مزیت نسبی انرژی ارزان در ایران را به نقطه ضعف تبدیل میکند و میتواند بخش قابل توجهی از ظرفیتهای صادراتی و صنعتی کشور را تضعیف کند. اتخاذ تصمیمهای هوشمندانه و پایدار در حوزه انرژی، پیششرط حفظ جایگاه راهبردی ایران در زنجیره جهانی فولاد است.